آزمایشگاه ارگونومی
تعیین حداکثر ظرفیت هوازی در ارگونومی
با وجود پیشرفتهای چشمگیری که امروزه در زمینه خودکارسازی کارها در صنایع حاصلشده اما بازهم نقش عامل انسانی کمرنگ نگشته و بسیاری از کارها بهوسیله نیروی فیزیکی انسانی انجام میگیرد که این نوع کارها در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته بیشتر است. یکی از مشکلات جهان صنعتی کنونی خروج زودرس کارگران از محیط کار است. علیرغم افزایش امید به زندگی، بهبود شرایط زندگی و وضعیت بهتر سلامتی در جوامع اما در دهه اخیر در بیشتر کشورهای اروپایی متوسط زمان شاغل بودن افراد کاهشیافته است دو علت عمده این خروج زودرس از محیط کار عبارتاند از ۱- تأخیر ورود نیروی جوان به بازار کار به دلیل تحصیلات طولانیمدت و ۲- خروج زودتر از موعد افراد مسن از محیطهای کاری که علت مهمتری میباشد. برای حفظ سلامت کارگران و جلوگیری از خستگیهای مفرط و مداوم و فرسودگی زودرس نیروی کار، باید تناسبی میان انرژی موردنیاز برای انجام کار و توان جسمی کارگران برقرار شود.
از طرفی توان انسان در تأمین و مصرف انرژی جهت انجام کارهای جسمی محدود بوده و از فردی به فرد دیگر متفاوت است؛ برای رسیدن به این هدف بایستی توان جسمی انسان اندازهگیری شود. غالباً توانایی فرد در انجام دادن کار، ظرفیت انجام کار فیزیکی (Physical work capacity) استنباط میشود؛ که ظرفیت انجام کار، حداکثر مقدار انرژی که شخص میتواند برای ۸ ساعت یک نوبتکاری مصرف کند، بدون آنکه بهسلامت او لطمهای وارد شود و یا دچار خستگی گردد میگویند. در حدود ۵۰ سال پیش «برادی» عنوان کرد که انسان میتواند تا ۵۰ درصد بیشترین توانایی خود را در فعالیتهای روزانه به مصرف رساند. مدتی بعد «آستراند» درصدهای کمتر از ۵۰ درصد را پیشنهاد کرد؛ اما بهطورکلی اکثر ارگونومیستها مقدار ۳۳ درصد حداکثر ظرفیت هوازی را بهعنوان حد قابلقبول مصرف انرژی برای انجام کار روزانه تعیین نمودهاند. حداکثر ظرفیت هوازی (aerobic capacity) عبارت است از بیشترین مقدار اکسیژنی (برحسب لیتر) که میتواند در یک دقیقه بهوسیله دستگاه تنفسی جذبشده و از طریق خون در اختیار ماهیچههای عملکننده قرار گیرد.
حداکثر ظرفیت هوازی با توجه بهدقت موردنیاز و سطح ریسک موجود به روشهای مختلفی اندازهگیری خواهد شد. زمانی که دقت بالایی موردنیاز باشد، از آزمونهای مستقیم برای تعیین حداکثر ظرفیت هوازی استفاده میشود اما در جمعیتهای کارگری به دلیل سطح ریسک بالا، از آزمونهای غیرمستقیم استفاده میشود. در برخی روشهای اندازهگیری مقدار VO2max را از اندازهگیری تعداد ضربان قلب و نبض به دست میآورند.
دوچرخهی ارگومتر، نوار نقاله و پله (step test) نیز ازجمله وسایلی هستند که بهمنظور اندازهگیری VO2max مورداستفاده قرار میگیرند؛ بنابراین با ارزیابی مقدار نیروی لازم برای انجام کار و سنجش ویژگیهای فیزیولوژی انسان میتوان او را به کاری درخور و در حد تحمل فیزیولوژیک وی منصوب کرد که علاوه بر حفظ سلامتی و توانایی جسمی، میزان تولید و بهرهدهی نیز افزایش مییابد.مطالعات مشابهی دراینباره انجامگرفته است بهطور مثال مطالعهی Bugajsk و همکاران در سال ۲۰۰۵ بر روی جامعه لهستانی میباشد که در این مطالعه میانگین حداکثر ظرفیت هوازی برای زنان ۶/۲ لیتر در دقیقه و برای مردان ۹/۳ لیتر در دقیقه محاسبه شد و ظرفیت کار فیزیکی افراد مورد مطالعه ۶۵/۰± ۵۶/۵ (کیلوکالری بر دقیقه) برای زنان و ۶۷/۰ ± ۲۳/۶ برای مردان به دست آمد. در مطالعهی دیگر که Vandersmisse و همکارانش بر روی جامعهای از مردان آتشنشان بلژیکی با استفاده از تستهای ورزش و دوچرخه ارگومتر انجام گرفت میزان VO2max، ml/kg/min۳/۴۳ به دست آمد. در مطالعهای که Malek و همکاران بر روی مردان آمریکایی در سال ۲۰۰۵ انجام دادند میانگین VO2max برابر ۶۲/۰±۱۵۴/۴ به دست آمد. در مطالعهای که حیدری و همکاران بر روی دانشجویان مرد و زن به دو روش تست پله (ACSM) و تست تردمیل (Gerkin) انجام دادند میانگین ظرفیت هوازی برای مردان به ترتیب (۵۵/۰±۱۹/۳) و (۲۹/۰± ۹۷/۱) و برای زنان به ترتیب (۲۴/۰±۱۳/۲) و (۱۸/۰±۵۹/۱) به دست آمد.